loading...

جامعه کهنه

یادداشت‌های علی چنگیزی

بازدید : 251
پنجشنبه 14 آبان 1399 زمان : 1:44

موهایم بلند شده است، فرفری ناجور. کی جرئت و جسارت دارد برود آرایشگاه؟ امروز ناهار رفتم منزل پدر. مادرم رفته است منزل خواهرم، ناهار لوبیا پلو بود. زیاد نخوردم. رژیمم را باید می‌شکستم که بنا نداشتم این کار را انجام دهم. زود از خانه پدرم اینها زدم بیرون، نان خریدم و یک چیز میزهایی برای خانه. مهم ترینش چای بود که یادیش بخیر یک زمان پانزده هزار تومان بود الان نزدیک صد هزار تومان. بعد هم رفتم‌هایپر و یک شیشه عطر برای خودم خریدم. هرمس است. بد نیست البته عطر زدن توی شهری که همه ماسک دارند مسخره است. مثل رژ لب زدن زیر ماسک میماند. خلاصه اینکه به خودم هدیه دادم. باقی روز را روی مقاله م کار کردم. ببینم چاپ میشود. سخت است و اصطلاحاتی که داده ند زیاد و خارج از توان من. تا جمعه میخواهم درستش کنم و بفرستمش. امیدوارم چاپ شود. روی این مقاله اشراف دارم، از چیزی نوشته م که ازش مطلع هستم.

منابع طرح کتاب‌خوان آبان ۱۳۹۹ معرفی شد
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی